آيا قرار رد درخواست اعاده دادرسي در امور حقوقی قابل تجديدنظرخواهی است؟
اعاده در لغت به معنی بازگردانیدن است. اعاده دادرسی نیز به همین معناست، یعنی موضوعی که یک بار قضاوت شده و در مورد آن حکم صادر شده است، به دلایلی مجدداً مورد رسیدگی قرار میگیرد.
اعتراض به رأی امکانی است که در قوانین برای یکی از طرفین (خواهان و خوانده) یا هر دو طرف دعوی و یا برای افراد دیگری که طبق قانون حق اعتراض دارند و رأی به نفع آنها صادر نشده (محکوم علیه)، در نظر گرفته شده است.
اعادهدادرسی (رسیدگی مجدد) از جمله روشهای فوقالعاده شکایت از احکام است که راهی برای برگشت به دادگاه صادرکننده حکم قبلی محسوب میشود، با این هدف که دادگاه از رأی قطعی سابق خود بازگردد، چرا که شاکی مدعی است صدور آن رأی از روی اشتباه بوده و دلایل موجود اجازه نمیدهد که چنین حکمی بماند.
در حقیقت هدف از دادرسی، حفظ حق و اجرای عدالت است و در صورتی که در نتیجه
اعاده دادرسی با توجه به نحوه اقامه آن به دو نوع تقسیم میشود:
برابر بند الف ماده 432 قانون آیین دادرسی مدنی، اگر متقاضی اعاده دادرسی به طور مستقل آن را درخواست نماید، این درخواست، اعاده دادرسی اصلی محسوب میشود. یعنی هرگاه بدون اینکه دعوایی در جریان رسیدگی باشد، یکی از طرفین دعوی (خواهان و خوانده) حکمی که سابقاً صادر شده است، درخواستی را به عنوان اعاده دادرسی مطرح کند، این درخواست، اعاده دادرسی اصلی خواهد بود که باید ضمن دادخواست به دادگاه صلاحیتدار تقدیم شود.
طبق بند ب ماده 432 قانون آیین دادرسی مدنی، اعاده دادرسی طاری در ضمن دادرسی مطرح میشود، این در حالی است که در اعاده دادرسی اصلی پروندهای در حال رسیدگی نیست تا ضمن آن اعاده دادرسی مطرح شود.
در ادامه مقالات گذشته در مورد تجدیدنظرخواهی از قرار رد درخواست اعاده دادرسی (رسیدگی مجدد) به بیان دیگر مواد قانونی در این خصوص میپردازیم:
علاوه بر موارد مذكور، (که در مقالات گذشته بیان کردیم) چنانچه رأی صادره از دادگاه بدوی (نخستین) كه به واسطه فرجامخواهی در شعب ديوان عالی كشور قطعيت يافته مورد درخواست اعاده دادرسی از شعبه ديوان عالیكشور قرار گيرد نيز قرار رد درخواست اعاده دادرسی صادره قطعی و غير قابل اعتراض است، چرا كه:
ديوان عالی كشور عالیترين مرجع قضایی بوده و مرجع ديگری بالاتر از آن كه بتواند تصميمگیریهای ديوانعالی كشور را نقض (شکستن رأی) و ابرام (تأیید) نمايد وجود ندارد.
اين موضوع بدين واسطه بيان شد كه ديوان عالی كشور مرجع رسيدگی ماهيتی نبوده و چنانچه در موردی قرار قبولی اعاده دادرسی صادر نمايد، رسيدگی مجدد به موضوع را به دادگاه همعرض صادركننده رأی فرجام خواسته ارجاع (واگذار) خواهد كرد و خود نسبت به موضوع، رسيدگي ماهيتی به عمل نخواهد آورد، به همين واسطه در مورد قرار رد درخواست اعاده دادرسی صادره از ديوان عالی كشور معياری كه در سطور پيشين جهت توجيه قطعيت يا قابليت اعتراض قرارهای رد اعاده دادرسی صادره از ساير مراجع قضایی استفاده شده بود قابل استفاده و استناد نمیباشد، چرا كه در مورد ديوان عالی كشور، صدور قرار قبولی اعاده دادرسی منتهی به ارجاع (واگذاری) موضوع به دادگاه همعرض صادركننده رأی فرجام خواسته جهت رسيدگی ماهيتی خواهد شد.
با این که رأی صادره از چنين مرجعی قابل فرجامخواهی در ديوان عالی كشور خواهد بود، از اين رو نمیتوان در مورد قطعيت قرار رد درخواست اعاده دادرسی (رسیدگی مجدد) صادره از شعب ديوان عالی كشور در امور حقوقی با معيار و فرض صدور قرار قبولی اعاده دادرسی، قطعيت يا قابليت تجديدنظرخواهی از قرار رد را مورد ارزيابی قرار داد.
درباره این سایت